0

۷ راه حیرت‌انگیز برای اثرگذاری زیرکانه که هیچگاه پیش‌بینی نمی‌کردید!

Clever effect

قبلاً، وقتی افراد می‌خواستند تأثیرگذار باشند، به مخاطب خود تعریف می‌کردند یا او را تأیید می‌کردند. با تعریف و اعلام موافقت، این افراد برای خود مسیری راحت می‌ساختند و به هدف خود می‌رسیدند. اما با گذشت زمان و بهبود تجربه‌ی ما، هوشمندتر شدیم و به روش‌های ساده‌تری که افراد برای رسیدن به خواسته‌هایشان استفاده می‌کردند، آگاه شدیم.

راه های اثرگذاری زیرکانه که هیچگاه پیش‌بینی نمی شود

مشابه یک ویروس که با گذر زمان مقاومت بیشتری نسبت به داروها پیدا می‌کند، بسیاری از افراد راه‌های پیچیده‌تری برای تأثیرگذاری و دستیابی به اهدافشان ابداع کردند که آگاهی ما درباره آن‌ها کمتر است و به طور معمول، به راحتی در این روش‌ها گول می‌زنیم.

برای شناخت این تاکتیک‌ها، پژوهشگرانی به نام‌های ایتان استرن و جیمز وستفال، هزاران نفر از طبقات بالای جامعه را مورد مطالعه و بررسی قرار دادند. آن‌ها با مصاحبه با مدیران، کارمندان اجرایی، بنیانگذاران و کارکنان برجسته‌ی بزرگترین شرکت‌های جهان، تاکتیک‌هایی که سایران را برای دستیابی به اهدافشان تشویق می‌کنند، بدون برانگیختن هر گونه تردیدی، مورد بررسی قرار دادند.

یکی از تاکتیک‌های استفاده شده در این پژوهش، محدود کردن تعریف و تمجید به صورتی که احساس خجالت‌زدگی برای فرد ایجاد می‌شود، بود. بسیاری از مدیران در این مطالعه اعتراف کردند که قبل از ارائه تعریف، یک زمینه مشابه موارد زیر را ایجاد می‌کنند:

“نمی‌خواهم کاری کنم که خجالت‌زده شوید، اما…”
“می‌دانم دوست‌ندارید بگویم، اما…”
“با گفتن این حرف، ممکن است از من نفرت کنید، اما…”

افراد به دو دلیل به این تاکتیک گول می‌خورند

  • اولاً، هدف واقعی پنهان است. اگر هدف اصلی آن‌ها شیرینی باشد، باید به فرد حس خوبی القا کند، نه این‌که حس بدی به او منتقل کند.
  • ثانیاً، با استفاده از این روش، انرژی فاعل به صورت مثبت‌تر نشان داده می‌شود و فرد به عنوان متواضعی می‌آید.
این مقاله از دست ندید!  آیا قهوه باعث رقیق شدن خون می‌شود؟

در این پژوهش، یکی از تاکتیک‌های استفاده شده، مخفی کردن خودشیرینی در فرایند نصیحت‌جویی بود. مدیران گزارش کرده‌اند که تعریف کردن از کارمندان در قالب جستجوی نصیحت، نتایج بهتری نسبت به تعریف مستقیم به دست می‌دهد. به عنوان مثال، به جای گفتن “من واقعاً کارتان را تحسین می‌کنم!” می‌توان گفت “چگونه توانستید در این مدت کوتاه به چنین موفقیتی دست یابید؟”

این روش باعث می‌شود تعریف کردن به جای خودشیرینی، به شکلی آموزنده و الهام‌بخش تبدیل شود. به عبارت جک هربرت، “همه‌ی ما دانش افرادی که برای مشورت و نصیحت نزد ما می‌آیند را تحسین می‌کنیم! بیایید با آن روبه‌رو شویم: فکر می‌کنیم عجب سلیقه‌ای دارند که به سراغ ما آمده‌اند!”

وقتی که افراد به طور مستقیم از ما تعریف می‌کنند، در اکثر موارد خودشیرینی موجود در آن را احساس می‌کنیم. اما زمانی که شخصی در مقابل دوستانش از ما تعریف می‌کند، تأثیر آن به طرز چشمگیری بیشتر است. وقتی شنونده می‌شویم که فردی صحبت‌های خوبی درباره ما می‌کند، سورپرایز می‌شویم که او ما را به یاد داشته است و حتی تعریفی از ما در برابر دوستانش می‌کند و شهرت خود را برای ما ریسک می‌کند.

وقتی افراد بلافاصله با آنچه می‌گوییم موافقت می‌کنند، شک به نیت آن‌ها پیدا می‌کنیم. اما زمانی که آن‌ها بحث می‌کنند و سپس متقاعد می‌شوند که حق با ماست، حس باهوش بودن و دانایی به ما دست می‌دهد.

یک راه دیگر که افراد برای پنهان کردن چاپلوسی خود استفاده می‌کنند، این است که اطلاعات مستقل درباره نظر شما را از دیگران به دست آورده و سپس نظراتی را که با آن همسو هستند، بیان می‌کنند. به عنوان مثال، اگر کسی از کارمندان باخبر شود که رئیس نظرات شما را دارد و در یک موقعیت مناسب، بدون اشاره به اینکه از قبل از نظرات شما آگاه بوده است، موافقت خود را نشان دهد، چاپلوسی خود را به بهترین شکل ممکن پنهان می‌کند و به راحتی به اهداف خود می‌رسد.

این مقاله از دست ندید!  برای دندان درد چه قرصی بخوریم

در این حالت، شما معمولاً نمی‌دانید که فرد قبل از اینکه نظرات شما را بشنود چه میزان اطلاعاتی درباره نظرات شما داشته است و در نهایت، به دلیل داشتن نظرات مشابه، احساس نزدیکی با آن فرد می‌کنید و حتی بدون آگاهی ناخودآگاه، اعتبار آن فرد را بالا می‌برید. همچنین، اگر این افراد به نتایجی مشابه شما رسیده‌اند، باید بسیار باهوش باشند، درست است؟

بعضی مدیران معتقدند که به جای تملق و چاپلوسی، می‌توان در گفتگوهایی درباره ارزش‌ها صحبت کرد. یکی از آنها در یک مصاحبه بیان کرد: “من فهمیده‌ام که راه خوبی برای شروع بحث، ارجاع دادن به برخی از چیزهایی است که برای خودم بسیار اهمیت دارند و بنا بر شواهد، به نظر می‌رسد که برای طرف مقابل نیز اهمیت دارند؛ به عنوان مثال، باورهای مذهبی یا تعهد به حفاظت از محیط زیست.”

زمانی که افراد ارزش‌های مشابه ما را دارند، با احتمال بالاتری با آنچه بعداً می‌گویند، موافق خواهیم بود

تنوع بسیاری در این مورد وجود دارد

به عنوان مثال، می‌توان در شروع یک مکالمه به عضویت در یک کلوب یا گروه مشترک اشاره کرد. یکی از مدیران به طور خلاصه می‌گوید: “اگر می‌خواهیم روی فردی تأثیر بگذاریم، می‌توانیم به گروهی که هر دو در آن عضو هستیم اشاره کنیم.” اینطوری احتمال اعتماد بیشتر خواهد بود.

اما چگونه می‌توان از این تاکتیک‌ها جلوگیری کرد؟

استرن و وستفال متوجه شدند که این روش‌ها بیشتر توسط مدیران، طبقات اجتماعی بالاتر، سیاستمداران، فروشندگان یا حقوق‌دانان استفاده می‌شود. این افراد با پنهان کردن تلاش‌های خود برای کنترل شما، به زیرکی به اهدافشان می‌رسند.

این مقاله از دست ندید!  روش طبیعی زایمان و علائم آن چگونه است؟

اما اگر شما از این سوءاستفاده جلوگیری کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟ در باره‌ی بعدی که فردی از تکنیک‌های ذکر شده بر شما استفاده کند، می‌توانید آن را تشخیص دهید و در برابر آن مقاومت کنید.

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *